جستجوی پیشرفته

• زمان: 04 ساعت 15 دقیقه
• نویسنده: جلال آل احمد
• گوینده: مهدی صفری

جلال آل احمد در داستان‌های «دید و بازدید» به انتقاد از شرایط زمانه‎اش می‌پردازد. اختلاف طبقاتی، استعمار و سرمایه‌داری، برخی از موضوعاتی هستند که دغدغه‌ی داستان‌های جلال بوده‌اند. علاوه بر نگرش سیاسی و اجتماعی که در دیگر آثار آل احمد نیز مشهود است، کتاب «دید و بازدید» از درون‌مایه‌های مذهبی و سنتی نیز بهره گرفته است. نویسنده در این اثر، عموما از منظری درون‌دینی به بیان و نقد برخی سنت‌ها می‌پردازد.

• زمان: 05 ساعت 19 دقیقه
• نویسنده: جلال آل احمد
• گوینده: سامان قلیچ خانی, آزاده رادمهر, آرمان سلطان زاده

داستان انسان‌ها به جای انسان‌های داستانی جلال در داستان‌های این مجموعه، روایتی انسانی از افرادی را بیان می‌کند که فارغ از جنسیت، سن، تحصیلات، طبقه اجتماعی، محل سکونت و ... هر کدام دغدغه‌ها، مشکلات، آرزوها و نیازهای خود را دارند. در داستان اول که با نام همین مجموعه، یعنی سه‌تار، منتشر شده است، داستان نوازنده‌ای جوان روایت شده که با مشکلات فراوان، برای خود سازی خریده است و مشغول رویابافی با آن است. در «بچه‌ی مردم» داستان از زبان زنی روایت می‌شود که درگیر فقر و تنگدستی است و با غریزه‌ی مادری خود در جدال است. «وسواس» داستان مردی است که نگاه افراطی به احکام شرعی دارد و در این راه سختی‌های زیادی بر خود هموار می‌کند.

• زمان: 03 ساعت 15 دقیقه
• نویسنده: جلال آل احمد
• گوینده: وحید فقیهی

مدرسه و دردسرهایش در دنیای معاصر نظام آموزشی و مدرسه یکی از ارکان اساسی هر کشوری می‌باشد که همواره دست‌خوش تغییراتی می‌شود. جلال آل احمد نویسنده سرشناس این مرز و بوم در کتاب «مدیر مدرسه» به بررسی این بخش مهم از ساختار جامعه می‌پردازد. آل احمد در این کتاب زندگی معلمی خسته را به تصویر می‌کشد که برای فرار از آموزگاری، مدیریت مدرسه‌ای تازه تاسیس را به عهده می‌گیرد، فارق از این که دردسرها و مسئولیت این کار بیشتر از آموزگاری است. آموزگار سابق که اکنون مدیر مدرسه شده است برای جبران کم و کاستی مدرسه دست یاری به سوی خانواده‌ها دراز می‌کند و این طلب یاری کارها را برای او دشوارتر می‌کند.

• زمان: 04 ساعت 54 دقیقه
• نویسنده: جلال آل احمد
• گوینده: آرمان سلطان زاده, مریم پاک ذات

آل احمد و مذهب آل احمد در سال 1302 در محله‌ای در تهران و در خانواده­‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش روحانی بود و تلاش بسیاری کرد تا جلال را جانشین خود کند ولی موفق به این کار نشد. جلال بر خلاف خواست پدر برای ادامه­‌ی تحصیل در کلاس‌های شبانه­‌ی دارلفنون ثبت نام می‌کند. روزها کار می‌کرد و شب‌ها درس می‌خواند: «...دارالفنون هم کلاس‌های شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت‌سازی، بعد سیم‌کشی برق، بعد چرم‌فروشی و از این قبیل… و شب‌ها درس. با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاه‌گداری سیم‌کشی‌های متفرقه. بردست «جواد»؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود. همین جوری‌ها دبیرستان تمام شد و توشیح دیپلمه آمد زیر برگه‌ وجودم ...»