محصول مورد نظر شما به سبد خرید افزوده شد.
کتاب صوتی آیا رهبران رهبر زاده می شوند یا رهبری را فرا می گیرند؟
- زمان: 04 ساعت 30 دقیقه
- گوینده: میلاد فتوحی
- نویسنده: مانفرد ف ر کتس دی وریس, الیزابت انگل لاو
- مترجم: مینا علاء
- تهیه کننده: دامون آذری
- طراحی و ترکیب صدا: سید زکریا موسوی
- ناظر ضبط: سجاد سجودی
- ویرایش صوتی: اندیشه مفیدی
- انتخاب موسیقی: سید زکریا موسوی
- استودیو ضبط: آوانامه
- ناشر صوتی: آوانامه
- ناشر متنی: انتشارات ققنوس
بخشهایی از کتاب را بشنوید
کتابهای صوتی مشابه
توضیحات ناشر صوتی
اسکندر مقدونی، رهبری کاریزماتیک
اسکندر سوم مقدونی، معروف به اسکندر کبیر، در سال 356 قبل از میلاد، در پلّا، پایتخت امپراتوری مقدونی متولد شد. پدرش فیلیپ دوم، پادشاه مقدونی و مادرش، المپیاس، دختر فرمانروای اپیروس بود. مانند اکثر شخصیتهای مهم تاریخ، زندگانی او نیز از ابتدا تا انتها در هالهای از افسانهها قرار دارد. به نقل از پلوتارک، تاریخنگار یونان باستان، مادر اسکندر پس از ازدواج با فیلیپ، در خواب دیده است که آذرخشی شکمش را دریده و نور و شعله آن جهان را فراگرفته است. این روایت به این افسانه اشاره دارد که پدر اسکندر نه فیلیپ، بلکه زئوس، پادشاه خدایان است.
در سالهای ابتدایی کودکی، اسکندر تحت تعلیمات لئونیداس قرار گرفت و خواندن و نوشتن، اسب سواری، تیراندازی، شکار و دیگر فنون مبارزه و جنگاوری را آموخت.
از شاگردی فیلسوف بزرگ تا جهانگیری
هنگامی که اسکندر 13 ساله شد، فیلیپ او را به نزد ارسطو، این فیلسوف بزرگ یونان باستان فرستاد تا فنون کشورداری و فرمانروایی را نزد او بیاموزد. اسکندر نزد ارسطو پزشکی، فلسفه، دین، منطق و هنر را آموخت و علاقه وافری نسبت به هومر و اثر معروفش یعنی ایلیاد در او ایجاد شد. در 16 سالگی تحصیلاتش نزد ارسطو پایان یافت و به سمت یکی از فرماندهان ارتش پدرش منصوب شد. در همین دوران بود که تواناییهایش در رهبری و هوش بالایش در نبردهای نظامی بر همگان آشکار گردید. در این دوران فیلیپ به کمک اسکندر و ارتش قدرتمندش توانستند بر دیگر دولتشهرهای یونانی بجز اسپارت چیره شده و اتحادیه متحد هلنی را برقرار نمایند. در سال 336 قبل از میلاد فیلیپ پدر اسکندر و پادشاه مقدونیه، ترور شد و اسکندر 20 ساله وارث تاج و تخت او و پادشاه مقدونیه و دیگر دولتشهرهای یونانی گردید. او ابتدا مدعیان امپراتوری را از میان برداشت و سپس به سرکوب شورشهای ایجاد شده در دولتشهرهای یونانی پرداخت و پس از تحکیم فرمانرواییش متوجه دشمن همیشگی و قدیمی یونان یعنی امپراتوری هخامنشی گردید.
به سوی شرق
وی در سال 334 قبل از میلاد به آسیا حمله کرد و ابتدا در تنگه داردانل و سپس در نبردهای ایسوس و گوگمل ارتش هخامنشی را شکست داد. چهار سال بعد داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی کشته شده و تختجمشید توسط اسکندر ویران شد و پادشاهی هخامنشی منقرض گردید. او سپس راهی شرق شد و ادامه قلمرو هخامنشی را نیز فتح کرد. او سپس به سمت هند لشکرکشی کرد و پادشاه هند را نیز شکست داد. او میخواست باز هم بیشتر به سوی شرق لشکرکشی کند ولی با مخالفت شدید سپاهیانش که سالهای زیادی به دور از کشور و خانواده خود بودند مواجه شد. او ناگزیر شد به لشکرکشیهای خود در شرق پایان دهد و به یونان بازگردد، اما در مسیر بازگشت در قصر بختالنصر در بابل، در سن 32 سالگی درگذشت. علت مرگ او هم در هالهای ابهام قرار دارد. برخی مورخان زیادهروی در نوشیدن شراب و عدهای دیگر بیماری و گروه دیگر مسمومیت توسط سپاهیانش را عامل مرگ او دانستهاند. اسکندر مقدونی لقب کبیر را به واسطه قدرت رهبری و موفقیتهای بینظیرش به عنوان یک فرمانده نظامی کسب کرد. او در هیچ جنگی شکست نخورد. درسهای زیادی را میتوان از زندگی کوتاه ولی پرحادثهی این فاتح بزرگ آموخت. کتاب حاضر تلاش کرده است تا گوشهای از ویژگیهای شخصیتی اسکندر را، به عنوان رهبری کاریزماتیک، تبیین نماید.