«گورستان پراگ» ششمین رمان اکو است که در سال 2010 و به زبان ایتالیایی منتشر شد. اکو در این رمان اروپای قرن نوزدهمی را به تصویر کشیده که سرشار از اتفاقات اسرارآمیز و مخوف است و در شهرهای مختلفی از جمله تورین، پراگ و پاریس روایت میشود. در گورستان پراگ گروهها و انجمن های مختلف مشغول دسیسه و توطئه علیه یکدیگر هستند. در ایتالیا جمهوریخواهان، کشیشان را با رودههای خودشان به دار میکشند و یسوعیان علیه فراماسونها نقشه میکشند. تبهکاران فرانسوی که شبها در مراسم عشای ربانی سیاه شرکت میکنند، روزها مشغول بمبگذاری و اعمال خلاف هستند. سازمانهای جاسوسی همهی کشورها به صورت جدی فعالیت دارند و مشغول کسب اطلاعات حیاتی، جعل و دسیسه هستند تا قتلهای مورد نظر خود را عملی کنند.
ایران، بر لبهی تیغ از سه بخش تشکیل شده است که بهترتیب، وجوهی از چیستی ایرانیان و مسائلشان، حکومت و حکمرانی و نیز آیندهی ایران در آنها بررسی میشود. بخش اول را میتوان پاسخی دانست به سؤالهایی از این قرار: ایران چگونه جایی است؟ چه مسائلی پیش روی این جامعه قرار دارد؟ اصلاحجویی در چنین محیطی به چه معناست؟ و ایرانیان چگونه مردمانی هستند؟ نویسنده در پاسخ به این پرسشها طی نُه گفتار استدلال کرده که در کشور ما مشکلات مختلف همآیند هستند؛ یعنی چندین معضل در عرصههای مختلف و عمدتاً با ریشهای واحد که نقایص حکمرانی است، به تدریج پدید آمده و انباشته شدهاند. به این ترتیب، بخش اول تصویری از پیچیدگی و بدخیمی مسائل ایران، اثرات مخرب این وضعیت و حلنشده باقی ماندن معضلات و نیز همآیندی آنها بر ناآرامی و ناامیدی جامعه ارائه میکند. بخش دوم با عنوان «حکومت و حکمرانی» بیانگر نگاه نویسنده به شیوهی برخورد درست با مسائل جامعهی ما است. در این مسیر، دکتر فاضلی تنها روی بعضی از نقصانهای جدی حکمرانی دست گذاشته است. بخش سوم «به سوی آینده» نام دارد و نگاهی است هم بیمناک و هم امیدوار نسبت به آتیهی ایران؛ ترسهایی که واقعی هستند و امیدهایی که متأسفانه از آرزوها برمیآیند. ما به رغم تاریخ چند هزار ساله و ایستاده بر شانهی تاریخ و برخورداری از عمدهی ملزومات مادی و معنوی ضروری برای نیل به وضعیتی شایسته، در دشوارترین سختیهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی به سر میبریم. همین، ضرورت مطالعهی اثری چون «ایران، بر لبهی تیغ» را نمایان میکند؛ کتابی که در کنار ترسیم دقیق تصویری از وضعیت ایران، هم چارهجویی میکند و میتواند بسیاری از سؤالات بیشمار هموطنان را پاسخ گوید.
انقلاب صنعتی همه چیز را دگرگون کرد. این تحول عظیم مناسبات اجتماعی تازهای به وجود آورد که بر فلسفه نیز عمیقاً تأثیر گذاشت. سودباوری گویی نگرشی بود که ریشه در تحولات اقتصادی زمانش داشت. هزینه-فایده کردن، سبک-سنگین کردن و سنجیدن عیار چیزها و ایدهها، مشخصهی بارزی در میان سودباوران بود. پرایس با بررسی آرا بنتام و میل جلد سوم فهم فلسفه را آغاز میکند.
اگر چه انقلاب ماشین و صنعتی شدن لگام گسیختهی بریتانیا سودباوری را به جریان اصلی اندیشه در جهان انگلیسی زبان تبدیل کرده بود، اما در مقابل این رویهی فلسفی، در اروپای قارهای جریان بزرگی در حال شکل گرفتن بود. کییرکهگور و نیچه اصالت فرد را از زیر خروارها خاک فلسفه بیرون کشیدند و به آن جانی دوباره بخشیدند. قرن بیستم اما قرن تغییرات بزرگ بود، این بار نیز فیزیک پارادایم اندیشه را تغییر داد. نسبیت اینشتن و نظریهی کوانتوم پلانک راه را برای گذار از مطلقها و گسست از تاریخ فلسفه گشود. دیگر هیچ حقیقت غایی و مطلقی وجود نداشت.
مجموعهی «فهم فلسفه» در سه مجلد تألیف شده است. جون ا. پرایس نیز مانند دیگر مؤلفان تاریخ فلسفهی غرب، نقطهی عزیمت خود را بر یونان باستان قرار میدهد. این مجموعه، زندگینامه برخی از بزرگترین اندیشمندان تاریخ را در اختیار علاقمندان قرار میدهد و چگونگی تاثیر آرای فلسفی آنان را بر مکتبهای فکری پس از خود شرح میدهد.
جلد اول این مجموعه با عنوان «اندیشه در روزگار باستان و دورهی یونانی مآبی» داستان فلسفه را از «پیشا سقراطیها»ی یونان آغاز میکند و در نهایت به «نو افلاطونیان» اسکندریه میرسد. جلد دوم با عنوان «فلسفه در قرون وسطی و دوران تجدد» با بررسی آرای «آگوستین قدیس» و تلاشهای «تئولوژیک» کلیسای کاتولیک، سیر حکمت در اروپا را تا ظهور «ایدئالیسم و ماتریالیسم» و ظهور «هگل» و «مارکس» از نظر میگذراند و جلد سوم با عنوان «اندیشهی معاصر»، روند تکوین اندیشهی غربی از «سودباوری» تا «اگزیستانسیالیسم» را پیش روی مخاطب قرار میدهد. مترجم این مجموعه ، رضا علیزاده، با بهرهبردن از معادلهای مأنوس، سهم بزرگی در انتقالِ ایجاز، سادگی و فهم اثر داشته است.
جلد اول این مجموعه با عنوان «اندیشه در روزگار باستان و دورهی یونانی مآبی» داستان فلسفه را از «پیشا سقراطیها»ی یونان آغاز میکند و در نهایت به «نو افلاطونیان» اسکندریه میرسد. جلد دوم با عنوان «فلسفه در قرون وسطی و دوران تجدد» با بررسی آرای «آگوستین قدیس» و تلاشهای «تئولوژیک» کلیسای کاتولیک، سیر حکمت در اروپا را تا ظهور «ایدئالیسم و ماتریالیسم» و ظهور «هگل» و «مارکس» از نظر میگذراند و جلد سوم با عنوان «اندیشهی معاصر»، روند تکوین اندیشهی غربی از «سودباوری» تا «اگزیستانسیالیسم» را پیش روی مخاطب قرار میدهد. مترجم این مجموعه ، رضا علیزاده، با بهرهبردن از معادلهای مأنوس، سهم بزرگی در انتقالِ ایجاز، سادگی و فهم اثر داشته است.
به تدریج دارم میفهمم که دو نوع آزادی وجود دارد: درونی و بیرونی. حتی در شرایط آزادی، کسی میتواند غیرآزادانه عمل کند و کسی میتواند در یک وضعیت غیرآزاد، رفتاری آزاد داشته باشد. معتقدم در تقریبا تمامی دوران زندگیام بهعنوان یک فرد بالغ کوشیدهام بهمانند یک آزاده عمل کنم؛ من در مورد جهان، نه بهشیوهای که دستور داده شده بود، بلکه بهنحوی که آن را درک و تجربه میکردم، نوشتم. میتوانستم مسیرهای بسیاری را برای ادامهی زندگی برگزینم. به من مناصب مختلفی پیشنهاد شد؛ از جمله عضویت در احزاب نوپدید. همه را رد کردم. در دورانی کوتاه از زندگی میپنداشتم هرکس نمیخواهد حیاتش به هدر برود، باید برای نجات جهان تلاش کند؛ اما دیگر از من گذشته بود. جهان نیاز به نجات دادن نداشت؛ بشریت محتاج پیامآورانی نبود که تا همین اواخر آن را به قلههای غیرقابل تصور هدایت میکردند. جهان صداقت، کار، شرافت و تواضع میخواست. میخواستم کاری انجام دهم که لااقل کمی در موردش بدانم: نوشتن.
اعظم نادری در فصل اول «بیمن مرو» به معرفی رمانهایی در باب زندگی مولانا میپردازد. رمانهایی چون «کیمیا خاتون» و «ملت عشق». فصول دوم و سوم کتاب به بررسی دیدار شمس و مولانا از منظر تذکرهها و رمانها و همینطور مقالات میپردازند. فصل چهارم، میکوشد مخاطب را از جهات گوناگون با شمس تبریزی آشنا کند. فصل پنجم هم «کیمیا خاتون» را به شنونده معرفی مینماید. فصل ششم به بیان و بررسی ماجرای ازدواج و جداییِ شمس و کیمیا خاتون میپردازد. فصل هفتم «کراخاتون» همسر مولانا را معرفی میکند. هشتمین فصل کتاب، حول سرنوشت شمس میگردد و نظریههای مختلف در مورد سرانجامِ او را مورد بررسی قرار میدهد. فصل نهم، دو شخصیت «علاءالدین» و «بهاءالدین» را از دید رمانها، مقالات، مکتوبات و تذکرهها به مخاطب میشناساند. دهمین فصل «بیمن مرو» دربارهی سلطان ولد و مولویه است و آخرین فصل کتاب هم در تلاش است تا پرده از حقیقت عشق شمس و مولانا بردارد.
«بازگشت شاه» از جنگ حلقه حرف میزند و آنچه از پسِ آن میآید. از قدرت روزافزون قلمرو گوندور و سائرون و تاریکی که بیش از همیشه قدرتمند و دهشتناک شده است. فرودو و یگانه یار وفادارش بعد از تحمل آنهمه دشواری، در مسیر کوه هلاکت هستند و برای نابودی حلقه میکوشند که آخرین و تنها امید بازگشت روزگار روشنایی است. اما راه بسیار خطرناک است و مقصد بسیار بعید به نظر میرسد. در بازگشت شاه، سرنوشت حلقه و یارانش را خواهیم شنید. جلد سوم ارباب حلقهها، ضمائم شنیدنی و مفصلی را هم شامل میشود که اطلاعات جالب و جذابی از گذشتههای سرزمین میانه، تواریخ پادشاهان و حکمرانان، گاهشماری وقایع مهم و سرنوشت بسیاری از شخصیتهای اثرگذار داستان را روایت میکند.
ریچارد کارلسون در «زندگی یک فوریت نیست»، راه و روش خاصی را با شنونده در میان گذاشته است که به او کمک خواهد کرد تا به زندگی با ملایمت و لطف بیشتری جواب بدهد. راه و روشهایی که سالها از طرف مراجعین نویسنده و مخاطبان کتابهای او موفقیتشان به اثبات رسیده است. شیوههای این کتاب، ساده اما در عین حال قدرتمند هستند و بهمنزلهی راهنمای جهتیابی شنونده به سوی روشنبینی بیشتر و زندگی آسودهتر عمل خواهند کرد. وقتی انسان «کاه را کوه نکند»، زندگیاش بینقص و کامل نخواهد بود؛ اما یاد میگیرد آنچه که زندگی عرضه میکند را با مقاومت کمتری پذیرا شود و از خود، موجودی آرامتر و دوستداشتنیتر به وجود خواهد آورد.
داستان تکتک یاران حلقه، پس از پراکنده شدن در «دو برج» روایت میشود. گروهی از یاران حلقه که با ناامیدی، خود را برای مبارزه با دشمن پلید باستانی، سائورون، آماده میکنند، در حالی که گروهی دیگر، در گیر و دار مواجهه با خیانت «ایزنگارد» هستند. در این میان، حلقهی نفرین شده به وسیلهی فرودو و سام که دیگر یاوری ندارند، برای نابودی به سوی قلمروی فرمانروای تاریکی برده میشود. «گولوم» حریص و فریبکار که گرفتار شهوت قدرت حلقه شده است، راهنمای فرودو و سام در این سفر است. تالکین در ارباب حلقهها به زیبایی و استادی، مخاطب را در سفری پرمخاطره و هیجانانگیز، با «فرودو» و یاران حلقه همراه میکند. داستانی که نبرد بین نیکی و پلیدی و روایت زندگی و نابودیست.