«کیم مالون اسکات» نویسندهی آمریکایی است که بیش از همه به خاطر کتاب «صراحت تمامعیار» یا «چگونه رئیس قاطعی باشیم و انسانیتمان را هم از دست ندهیم» شناخته میشود. اما فعالیتهای او بسیار گستردهتر و بیشتر از همین یک کتاب است. او که در واحد تجارت دانشگاه هاروارد تحصیل کرده، خود مؤسس و مدیر شرکتی با نام «Candor» نیز است که همان معنای «صراحت» را میدهد. علاوه بر این، اسکات سابقهی مشاوره به شرکتهای بزرگی چون «دراپباکس»، «کربو»، «کوالتریکس»، «شیپ» و توییتر را در کارنامه دارد و در دورههای مختلف، فروش آنلاین و عملیات کمپانیهای نامآشنایی چون «ادسنس»، «یوتیوب»، «گوگل» و... را مدیریت کرده است. عضویت در هیئت علمی دانشگاه «اپِل» نیز از فعالیتهای کیم اسکات است. در جهان نویسندگی هم اسکات کمکار نبوده و صراحت تمامعیار تنها اثر مهم او نیست. «فقط کار کن» با عنوان فرعی «چگونه تعصب، پیشداوری و قلدری را برای ساختن یک فرهنگ فراگیر و قاطع ریشهکن کنیم؟»، «عشق مجازی»، «شوهرِ خانه» و «مشکل اندازهگیری» برخی از دیگر آثار مهم این نویسنده و مدیر خلاق هستند.
خلق رفتارهای ماندگار از چهار بخش کلی و مجموعاً بیستودو فصل تشکیل شده است. بخش نخست با یک سؤال اساسی آغاز میشود: «چرا به فردی که دوست داریم باشیم، بدل نمیشویم؟» و نویسنده در هشت فصل میکوشد این پرسش را از زوایای مختلف بررسی کند تا پاسخگویی به آن نیز میسر شود. ابتدا حقایقی تغییرناپذیر در تغییر رفتار را بیان میکند، از انگیزههای عقیدتیای که تغییر رفتار را متوقف میکنند میگوید، نقش محیط را به مخاطب نشان میدهد، از شناسایی انگیزهها و سپس عملکردشان سخن میگوید، دلایل اجرای ضعیفِ برنامههای عالی را برمیشمرد و از اهمیت پیشبینی محیط میگوید. در نهایت هم با بیان مفهوم چرخ تغییر، بخش نخست را مرور میکند. بخش دوم «تلاش» نام دارد. نویسنده پس از سه فصل که به اهمیت پرسشگری اختصاص یافته، به بیان جایگاه مربی میپردازد و در ادامه اصطلاح «اِمتِدا» مطرح میشود که مخفف عبارت «آیا من تمایل دارم...» است که دکتر گلدسمیت نشان میدهد چقدر و چگونه میتواند یاریرسان باشد. بخش سوم «لطفاً بیشتر ساماندهی کنید» ابتدا به اهمیت ساماندهی میپردازد و بعد، از فرسایش، کمک گرفتن، پرسشهای ساعتی، مضرات کمالطلبی و انگیزهبخشی به خود سخن میگوید. بخش آخر «افسوس نخورید» نام دارد. نویسنده در این بخش ابتدا به چرخهی دلدادگی میپردازد و سپس با بررسی خطرات گذران زندگی بدون تغییر کتابش را به پایان میرساند.
تغییر محسوس و قابل ملاحظهی سبک زندگی در دهههای اخیر، به حوزهی کسب و کار نیز کشیده شده است. بسیاری از افراد مایل هستند که کسب و کار خود را داشته باشند و برای این منظور رویاپردازی میکنند و حتی دست به کار میشوند. اما راهاندازی و مدیریت یک کسب و کار جدید با وجود شرایط موجود از تنگناهای اقتصادی گرفته تا رقابتهای سنگین و روزافزون، بسیاری از این کسب و کارها را با بحران و حتی شکست مواجه میکند. شاید یکی از سختترین قسمتهای کار این باشد که هیچ فرمول ثابت و مشخصی برای چالشهای مدیریتی وجود نداشته باشد و هر کدام از چالشهایی که یک مدیر یا سرمایهگذار در موقعیتهای مختلف تجربه میکند، با تجربههای دیگر تفاوت داشته باشد. با وجود این، تجربهها و توصیههای کسانی که این راه را پیمودهاند و خود موفقیتها و شکستهای فراوانی در این زمینه کسب کردهاند، راهگشای حل بسیاری از مشکلات باشد.