داستان تلماسه در آیندهای بسیار دور، در فضایی فراسیارهای میان چند خاندان اتفاق میافتد که به صورت ملوکالطوایفی و زیر نظر یک امپراطور زندگی میکنند. سیارهای به نام آراکیس که حالوهوای بیابانی آن که یادآور خاورمیانهی امروز است، سبب شده نام «تلماسه» بر آن بگذارند. این سیاره که چندان برای زندگی ایدهآل نیست، ساکنان خود را دارد و به دلیل مادهای ارزشمند به نام اسپایس، آماج حملات و غارتهای یکی از خاندانهاست. در این شرایط امپراطور، دوک لتو، فرمانروای خاندان آرتریز را مأمور میکند که این سیارهی بلاخیز و گرانبها را تحت سلطه بگیرد و امنیت آن را فراهم آورد. اما اتفاقات و افراد بسیاری پشت پردهها مشغولند و رازها و پیشگوییهای بسیاری نیز هستند تا نگذارند معادلهی تلماسه به این سادگیها حل شود. رمان فرانک هربرت، علاوه بر جذابیتهای داستانی و مفاهیمی که در خلال داستان سعی در انتقال دادنشان دارد، با نقبهایی که به قلب خاورمیانه میزند و با واژگان و مفاهیمی که گاه برای مخاطبان ایرانی بسیار آشنا و ملموس هستند، گیرایی دوچندان یافته است.
هر کدام از هشت جلد مجموعهی ویچر نامی جداگانه دارد. عنوان نخستین جلد آن «آخرین آرزو»ست. آخرین آرزو نخستین بار در سال 1993 در لهستان و به همین زبان منتشر شد و ترجمهی انگلیسیاش تا سال 2007 به بازار نیامده بود. در این جلد با شخصیت گرالت و بخشی از تواناییهای او آشنا میشویم. گرالت از شهری به شهر دیگر میرود و با هیولاهای مختلف دست و پنجه نرم میکند. در خلال این سفرها و مبارزات، ما علاوه بر آشنایی با تواناییها، تفکرات و گذشتهی خود گرالت، به تدریج با دیگر شخصیتهای مهم داستان و فضای کلی این سرزمین آشنا میشویم.
دن براون اینبار ماجراهای «رابرت لنگدان» را از کاتالونیای اسپانیا روایت میکند. «ادموند کرش» یکی از دوستان لانگدان است که در سرتاسر جهان با عناوین مختلفی چون دانشمند میلیاردر علوم رایانهای، آیندهشناس، مخترع و کارآفرین مشهور است. او که تا چهل سالگی طیف وسیعی از فناوریهای پیشرفته را راهاندازی کرده و در بسیاری از زمینهها مترقی محسوب میشود، اکنون با بهرهگیری از هوش مصنوعی، تمرکز خود را روی یافتن پاسخ پرسشهای بنیادینی چون «از کجا آمدهایم؟» و «به کجا میرویم؟» گذاشته است؛ به بیان دیگر: یافتن خاستگاه و سرنوشت انسان. در این میان اتفاقی بغرنج میافتد که پای پروفسور لانگدان را بیش از پیش به این ماجرا باز میکند و او را وامیدارد تا با همراهی زنی به اسم «آمبرا ویدال» و هوش مصنوعیای که ادموند کرش ساخته، از معماهای تودرتو و پیچیدهی پیش رو، پرده بردارد.
اینفرنو یا دوزخ، نام عالم اموات در حماسهی دانته یعنی «کمدی الهی» است. در این کتاب دوزخ به شکل قلمرویی تصویر میشود با ساختاری پرتفصیل و تودرتو که ساکنانش موجوداتی هستند به نام «سایه»؛ ارواحی بیتن که میان مرگ و زندگی ماندهاند. همانطور که دانته در دوزخ میآورد: «در نیمهراه زندگی زمینیام، راه خویش را در جنگل تاریک گم کردهام.»
دن براون اینبار ماجراهای «رابرت لنگدان» را از شهر فلورانس روایت میکند. شهری که دانته دوزخش را در آن نوشت و سپس برای همیشه از آن شهر تبعید شد. پروفسور لنگدان مجروح و درگیر فراموشی، بههوش میآید و هم خود را در آستانهی مرگ میبیند و هم نسل بشر را در دهانهی خطری بزرگ. همهی اینها او را به فلورانس میکشانند. اما داستان از فلورانس فراتر میرود و در ونیز و شهرهای دیگر نیز جریان مییابد. ماجراهای دوزخ برای رابرت لنگدان بیش از همیشه چالش و کشمکش دارد. چراکه او ناچار است تصمیمهای مهمی بگیرد. برای آنکه در زمانهی بیاخلاقی بیطرف نباشد و مخاطب کتاب نیز درگیر تصمیم و انتخابهای لنگدان ناچار است از ورطهی بیطرفی پا پس بکشد و در خلال داستانی هیجانانگیز کنار پروفسور لنگدان فکر کند و جانب خود را انتخاب کند.
رابرت لنگدان استاد نمادشناسی مذهبی در دانشگاه هاروارد است که برای یک سخنرانی دربارهی نمادهای کفرآمیزی که در کلیساهای جایجای جهان استفاده شده، در پاریس مستقر است. در این خلال، رئیس موزهی لوور به قتل میرسد و شواهد و قرائن، پلیس فرانسه را بهسوی پروفسور لنگدان راهنمایی میکنند. لنگدان در حین فرار از پلیس قضایی فرانسه، ناچار است که خود، پرده از اسرار قتل بردارد تا با رسیدن به قاتل اصلی، خود را از اتهام واردشده مبرا کند. براون در این اثر، بهشکلی استادانه از نمادهای هنری و مذهبی استفاده کرده و داستان کتاب، در کنار بیان یک ماجرای جنایی جذاب، سیری نمادشناسانه نیز در آثار هنری دارد که لذت شنیدن داستان را دوچندان میکند.
نخستین رمان پرفروش دن براون که نام او را بر سر زبانها انداخت «فرشتگان و شیاطین» است که در سال 2000 منتشر شد. دن براون در این رمان شخصیت پروفسور «رابرت لنگدان» را معرفی کرد که در رمانهای دیگرش نیز حضور دارد. لنگدان استاد نمادشناسی دانشگاه هاروارد است که برای کمک به تحقیقات پلیسی دربارهی قتل یک فیزیکدان در مرکز تحقیقاتی «سرن» و سرقت از این مرکز، وارد ماجرا میشود. روی سینهی این فیزیکدان، یک نماد متقارننما از گروه ایلومیناتی (که نام یک انجمن مخفی قدیمیست) داغ زده شده است. در سال 2009 فیلمی با همین نام و با بازی «تام هنکس» در نقش رابرت لنگدان ساخته و اکران شد که با موفقیت و اقبال خوبی مواجه شد.
ماجرای رمان آرتمیس حوالی سال 2080 در شهری روی ماه میگذرد؛ شهری که آرتمیس نام دارد. قهرمان داستان دختری جوان بهنام «یاسمین بشاره» است که او را «جز» صدا میکنند. جز روی ماه باربری میکند و این بین، گاهی هم کالای قاچاق وارد میکند. اما این پولهای خردهریز نمیتوانند او را به آرزویهای بلندبالایی که در سر دارد برسانند. اما بالاخره فرصتی پیش میآید که جز میتواند با انجام آن، پول خوبی به جیب بزند و رؤیاهایش را تحقق ببخشد. در عین حال که این مأموریت بسیار سخت و تقریبا غیرممکن است، پیشنهادی که به او میشود، اینقدر وسوسهانگیز است که رد کردنش کار آسانی نیست و انجامش نیز «جز» را وارد سلسلهای از حوادث میکند که هیچ انتظارشان را ندارد. مجموعهی همهی اینها آرتمیس را به رمانی جذاب و شنیدنی بدل کرده که از طرفی غافلگیریها و تعلیقهایش آن را اثری جذاب کردهاند و...
«هری پاتر و یادگاران مرگ» هفتمین جلد از مجموعهی هری پاتر است که در دو جلد منتشر شده و ماجرا را پس از اوجگیری لرد سیاه روایت میکند. اینجا داستان پر فراز و فرود هری پاتر، بالاخره پس از سالها به فرجام خود میرسد. ولدمورت بیش از همیشه قدرتمند شده و نقشههای شومی نیز در سر دارد. در حالی که تاریکی روز به روز در حال گسترش است، هری و همراهانش بهدنبال روزنههایی از امید هستند که مقابل تاریکیها بایستند.
«هری پاتر و شاهزاده دورگه» ششمین جلد از مجموعه هری پاتر است که شامل دو جلد است و ماجرا را پس از بازگشت لرد سیاه روایت میکند. این بار بسیاری از راز و رمزها و روابط آشکار میشود و ما به پایان داستان هیجانانگیز هری پاتر نزدیکتر میشویم. شش سال پس از ورود قهرمانان اصلی به مدرسه جادوگری، دوستیها و روابط دانشآموزان مدرسه هاگوارتز که شخصیتهای اصلی داستان هستند رنگ و بوی تازهای پیدا میکند. پروفسور اسنیپ، در این داستان از شخصیتهای محوری است و به یکی از آرزوهای دیرین خود دست پیدا میکند.
رمان «دل سگ» ماجرای سگی به نام «شاریکوف» را روایت میکند که توسط پزشکی ماهر به اسم «فیلیپ فیلیپوویچ» مورد عمل جراحی قرار میگیرد و اعضایی از بدنش با اعضای بدن یک انسان تعویض میگردد. نتیجهی این عملِ شگفتانگیز، موجودی است غریب که دیگر نه میتوان او را سگ نامید و نه کاملا در زمرهی انسانها قرار میگیرد. کتاب، به شرح زندگی این سگ پیش از جراحی، روند و چگونگی جراحی و سرنوشت او پس از عمل میپردازد. روایت داستان نیز گاهبهگاه تغییر میکند. گاهی داستان را از زبان سگ میشنویم و گاهی یک دانای کل قصه را برایمان تعریف میکند.