رمان «عطاری گمشده» راوی دیگری نیز دارد. «الیزا» دختری دوازده ساله است که در دوران نلا، یعنی سال 1791 زندگی میکند. الیزا هنوز نوجوان است و خیلی زود است تا با مشکلاتی که زنان با آنها درگیرند روبرو شود. اما او خدمتکار زنی است که به همان مشکلات اشاره شده دچار شده است. او که چارهای مناسبتر برای رهایی از مشکلات سراغ ندارد، الیزا را به سراغ نلا و عطاریاش میفرستد، تا با نسخههای نلا، گرههای زندگیاش را باز کند.
پیپ میدانست آنها کجا زندگی میکنند. در لیتل کیلتون همه میدانستند. خانهشان در شهر مثل خانههای تسخیرشده بود. همیشه برای پیپ سؤال بود که چرا آنها از آنجا نرفتهاند. نه اینکه مجبور باشند... آنها مرتکب هیچ کار اشتباهی نشده بودند. ولی نمیدانست چطور با آن وضعیت زندگی میکنند. پیپ چیزهای زیادی میدانست. میدانست که «هیپوپوتومونستروسسکویپدالیفوبیا» اصطلاح تخصصی ترس از کلمات طولانی است، میدانست نوزادان بدون کاسهی زانو به دنیا میآیند، بهترین نقلقولهای افلاطون و کاتو را واژهبهواژه از بر بود و همچنین، میدانست که بیشتر از چهار هزار نوع سیبزمینی وجود دارد. ولی نمیدانست خانوادهی سینگ چطور توانش را یافتهاند که اینجا بمانند... اینجا، در کیلتون، زیر بار چشمان گردشده، اظهار نظرهایی که آنقدر بلند زمزمه میشدند تا به گوش برسند و گپوگفت کوتاه همسایهها که دیگر هیچوقت به مکالمات طولانی تبدیل نشدند. نزدیک بودن آنقدر زیادِ خانهشان به دبیرستان لیتل کیلتون کمی بیانصافی بود؛ جایی که هم آندی بل و هم سال سینگ به آن رفته بودند؛ و جایی که پیپ چند هفته بعد برای آخرین سال تحصیلش به آن برمیگشت.
«باشگاه پنج صبحیها» سال 2018 منتشر شد و خیلی زود مخاطبان آن گسترش یافتند و به چندین زبان هم ترجمه شد. این کتاب نتیجهی بیست سال کار موفق با شرکتهای بزرگ و افراد مشهور است که رابین شارما با مخاطبانش به اشتراک گذاشته است. پیام اصلی این کتاب این است که اولین بخش روز، مهمترین بخش است و گذراندن ساعات اولیهی روز، میتواند افراد را به رهبران بزرگ تبدیل کند، چون بیشتر افراد در آن ساعات خواب هستند. شارما نظریات خود را در هفده فصل بیان کرده و به منظور انتقال پیام خود، از داستان یک کارآفرین شکستخورده، یک هنرمند در حال تقلا و یک میلیاردر سخاوتمند استفاده کرده است. این سه نفر همدیگر را در یک کنفرانس توسعهی فردی ملاقات میکنند و فرد میلیاردر دو نفر دیگر را به سفری تکرارنشدنی میبرد. او به آنها درسهای مختلفی در زمینهی رهبری و داشتن یک زندگی معنادار میآموزد. مخاطب نیز میتواند آنها را در هر قدم دنبال کند و هر تجربه را در زندگی خود اِعمال نماید و بهتعبیری، عضو باشگاه پنج صبحیها شود. نویسنده بر این باور است که همهی ما قهرمانانی در اعماق وجود خود داریم و تنها باید قدرت اولیهی موجود در خود را کشف کنیم. در آن صورت است که میتوانیم در زندگی خود جادو بیافرینیم.
آنچه باراک اوباما را اینطور در اذهان مردم سراسر جهان ماندگار کرده، به حیطهی سیاست محدود نمیشود. هرچند تغییرات بنیادی او در جهان سیاست و تلاشش برای احیای روابطی که سالها تیره و تار بودند، ستودنی و فراموشناشدنی است، اما در کنار اینها، ویژگیهای شخصیتی او هم هستند که او را به مردی منحصربهفرد تبدیل کردهاند. مجموع همهی این خصوصیات، زندگینامهی خودنوشت این سیاستمدار را شنیدنی میکنند. اوباما نوشتن کتاب را اندکی پس از پایان دوران ریاستجمهوریاش شروع کرده است. هدف اولیهی نویسنده این بود که شرحی صادقانه از زمان تصدیاش ارائه کند؛ شرحی تاریخی از مسائل مهمی که در آن دوران برایش رخ داد و شخصیتهای مهمی که با آنها سروکار داشته. همچنین شرحی از جریانهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی که دولت او با آنها مواجه شده است. تلاش اوباما در «سرزمین موعود» این بوده که حس و حالی از یک رئیسجمهور ایالات متحدهی آمریکا را به مخاطب ارائه دهد. و نتیجهی تلاشهایش، زندگینامهای است خودمانی که به عقیدهی نویسنده میتواند الهامبخش جوانانی باشد که بهدنبال خدمات دولتی هستند. مطالب این کتاب اما به دوران ریاستجمهوری محدود نمیشوند. علاوه بر اطلاعات سیاسی مهمی که در این کتاب بیان میشود، اوباما روایتهای ارزشمندی نیز از دوران نوجوانی تا سالهای بعد را با مخاطب در میان میگذارد.
«در ژرفای آب» را میتوان تاریخچهای از خشونت خصوصا علیه زنان دانست. داستان در عصر حاضر میگذرد اما گاهی نقبی به گذشته میزند و حتی تا قرن هفدهم نیز عقب میرود. در خلال این فلشبکها هم هاوکینز از خشونت نهادینه در جامعه حرف میزند و با پیشرفت داستان، نمودهای عمدتا مشابه آن در گذر زمان را به تصویر میکشد. اما آنچه در این رمان مورد نقد قرار میگیرد، به آزار جسمی و عیان محدود نمیشود. نویسنده به آزارهای کلامی هم اشاره کرده و بهخوبی از پیامدهای گاه مرگبار آن پرده برمیدارد.
حسهای پنهان
آرامش و اضطراب یک مادر، دو قطب و مهمترین عناصر این اثر میباشد؛ حسهای مادرانه همیشه خالصترین نوع حس بهشمار میآیند. «لدا» در ساحلی وقت خود را سپری میکرد. زنی میانسال که از زندگی خود رضایتی نداشت و اکنون دخترانش او را ترک کرده و همه چیز بدتر شده بود. «لدا» آنقدر سرخورده و افسرده بود که حتی در زندگی روزمرهاش خود را سرزنش میکرد؛ در یکی از روزهایی که از اقامتگاه نزدیک به ساحل خود، بیرون آمده بود در ساحل متوجه مادر و دختری شد که لحظهای از هم جدا نیستند و بسیار زندگی شاد و مفرحی داشتند از اینرو سعی در نزدیک شدن به این خانواده در او نقش گرفت. «لدا» با شیوهای عجیب سعی در نزدیک شدن به این خانواده داشت...
عشق و نفرت
اولگا در کمال ناباوری و حیرت متوجه میشود که همسرش بعد از پانزده سال زندگی مشترک تصمیم به ترک او و فرزندانشان گرفته است. این اتفاق باعث تغییر در دنیای اولگا میشود و او را به ورطه نابودی میکشاند. وی که تا قبل از این اتفاق خود را زنی بهروز و مدرن میدانست پس از این بحران عاطفی در مییابد که تا چه اندازه به زن همسایهی قدیمی خود در دوران کودکی شباهت پیدا کرده است. او تصمیم میگیرد به کمک یک دوست در این مسیر پر فراز و نشیب، به کنکاش در تار و پود وجودی خود بپردازد و در این راستا سیر زندگی خود را برای مخاطبان روایت میکند. به عبارتی میتوان گفت که کتاب «روزی که رهایم کردی» یک روایت جذاب عاطفی و عاشقانه است که چهرههای دیگری از عشق را برای مخاطبان خود بازگو میکند.
رمانی جنجالی
اثر پیشرو ابتدا نامی با عنوان غمانگیزترین داستان داشت؛ اما به دلیل درخواست ناشران نام دیگری با عنوان «سرباز خوب» بر آن نهاده شد. در این اثر، روابط دو زوج آمریکایی و انگلیسی روایت میشود. سبک پیشگامانه و جسورانه این اثر کاملا مشهود و ملموس است؛ بهطوریکه در اولین چاپ این کتاب در سال 1915، تصویر بی پرده بر روی جلد آن، خوانندگان را به شدت از کوره به در برد. شخصیت داستان یا همان سروان اشبرنهام شخصیتی آراسته، شیکپوش و جذاب بود که با دوست چندین ساله خود رابطه صمیمی داشت. این داستان از زبان دوست سروان اشبرنهام «داول» نقل میشود. او در این داستان...
زنان و اجتماع
در سالهای اخیر نویسنده سرشناس ترک «الیف شافاک» به تالیف کتابهایی پرداخته که بیشک معرف فرهنگ، سیاست، آداب و رسوم زادگاهش کشور ترکیه است. این نویسنده سرشناس در سال 2016 کتاب «سه دختر حوا» را روانه بازار کتاب کرد که مانند دیگر کتابهای او مورد استقبال قرار گرفت. شافاک در این کتاب به مانند دیگر کتابهایش به وضعیت متناقض نسل دوران گذر از سنت به مدرنیته میپردازد؛ تناقضی آشکار میان مذهب در اقشار سنتی و رویکرد توام با علم نسبت به همهی مواردی که تاثیر گذار در کیفیت زندگی روزمرهی انسان امروز میباشد. به عبارتی میتوان گفت شافاک بیشتر به دنبال نوعی نگاه به دور از تعصب و توام با آگاهی به همه نیازهای روحی و روانی انسان، در راس میباشد ...
پدرکشی یا پسر کشی
کتاب «زنی با موهای قرمز» در مورد جِم است. پدر جم، او و مادرش را رها میکند و پسر جوان برای تامین مخارج خود به روستایی در اطراف استانبول سفر میکند و شاگرد اوستا محمود چاهکن میشود. در نزدیکی روستای محل کار او گروه تئاتری مشغول فعالیت است و در این گروه زنی با موهای قرمز حضور دارد اما…
در کنار داستان جم، دو روایت دیگر هم بیان می شود. یکی داستان رستم و سهراب و دیگری روایت اودیپ سوفوکل.