محصول مورد نظر شما به سبد خرید افزوده شد.
کتاب صوتی مادر
- زمان: 17 ساعت 14 دقیقه
- گوینده: آرمان سلطان زاده
- نویسنده: ماکسیم گورکی
- مترجم: علی اصغر سروش
- تهیه کننده: دامون آذری
- طراحی و ترکیب صدا: محمد حنیفه
- ناظر ضبط: محمد معصومی
- ویرایش صوتی: بهنوش هاشمی
- انتخاب موسیقی: محمد حنیفه
- طراح جلد: عاطفه گرگانی
- استودیو ضبط: آوانامه
- ناشر صوتی: آوانامه
- ناشر متنی: نگاه
بخشهایی از کتاب را بشنوید
کتابهای صوتی مشابه
توضیحات ناشر صوتی
نویسندهی سبک رئالیسم سوسیالیستی
«الکسی ماکسیموویچ پشکوف» معروف به «ماکسیم گورکی»، نویسنده و فعال سیاسی مشهور روسی است که سال 1868 در نیژنی نووگورود که آن زمان «گورکی» خوانده میشد، متولد شد. او پیش از آنکه در حرفهی داستاننویسی به توفیقی دست یابد، سالها امپراتوری روسیه را از شهری به شهری دیگر گشت و چند شغل مختلف را هم امتحان کرد. تجربهای که برای او بیهوده هم نبود و مایههایی برای نوشتن داستانهای بعدیاش در اختیار او گذاشت. تعداد آثاری که امروزه از ماکسیم گورکی وجود دارد، بسیار زیاد است؛ آثاری از رمان و داستان کوتاه گرفته تا ناداستان، خودزندگینامه، نمایشنامه و حتی شعر. «مادر»، «دوران کودکی»، «در اعماق اجتماع»، «دانشکدههای من»، «آدم بیکاره»، «در جستجوی نان»، «میراث» و «سه رفیق» بعضی از معروفترین آثار گورکی هستند. نام او پنج بار در فهرست نامزدهای جایزهی نوبل قرار گرفت، اما هرگز برندهی این عنوان نشد. گورکی را از بنیانگذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی میدانند. همین تفکرات سیاسی، او را به یکی از دشمنان تزار روسیه بدل کرده بود و آمدن لنین، برای مدتی همراهی نویسنده با او را به دنبال داشت. اما بعدتر، گورکی به منتقد جدی لنین بدل شد و بهخاطر آن سالها در تبعید و خارج از میهنش زندگی کرد. سرانجام، دعوت شخصی استالین، او را به کشورش بازگرداند. جایی که سال 1936 و در 68 سالگی در آن درگذشت.
مادر یک حزب، مادر یک ملت
«مادر» که میتوان آن را مهمترین اثر در کارنامهی گورکی دانست، سرگذشت زنی به اسم «پلاگه» را روایت میکند که پسر جوانی بهنام «پاول» دارد. پلاگه که پس از مرگ همسرش، چشم امید به فرزند دارد، روزبهروز شاهد رشد فرزندش و ترقی افکار اوست. پاول اوقاتش را با خواندن کتابهایی که حکومت وقت ممنوع کرده، سپری میکند و سپس، در خانه همراه حلقهای از دوستانش جلساتی محرمانه برگزار میکند که این حلقه، مدام گسترش مییابد. آنها دست به نوشتن و اعلامیه و شبنامه میکنند. و طولی نمیکشد که پاول و دوستانش، از خفا بیرون میآیند، هویت خود را فاش میکنند و مطالباتشان را علناً بیان میکنند و فریاد «زندهباد حزب کارگر! زندهباد آزادی!» سر میدهند. در تمام این مدت، مادر بهعنوان یک شاهد، یک تماشاگر، مسیر فکری پسرش را دنبال کرده و حرفها و خواستههای آنان را شنیده است. اما پس از بالا بردن علنی پرچم سوسیالیسم، پاول و برخی از دوستان نزدیکش برای مدتی از میدان مبارزه بیرون رانده میشوند. اینجاست که پلاگه، مادری که مدتی دراز تمام کلام و رفتار آنها را زیر نظر داشته و جهان آرمانگرایانه و آزادیطلبی مداوم فرزندش برای او جلوهای خوشآیند داشته، از جایگاه تماشاگر قدمی جلوتر میآید و خود، پا در میدان مبارزه میگذارد.
برشی از کتاب
آری، زندگی همیشه اینگونه بوده و هیچکس نمیدانست این زندگی که مانند رودخانهای پر از لجن بهطور منظم و کند جریان داشت، در کجا فرو رفته است. گاهی در شهرکِ کارگری افراد غریبهای دیده میشدند که معلوم نبود از کجا آمدهاند. روزهای اولِ ورودشان در شهرک جلب توجه میکردند، ولی کمکم با مردم آشنا شده و دیگر بیآنکه به آنها توجهی داشته باشند، از کنارشان میگذشتند. با این وصف، گهگاه در بین آنها کسانی بودند که حرفهای تازهای میزدند؛ حرفهایی که تا آن روز کسی جرأت نکرده بود در شهرک بزند یا حتی به ذهن کسی هم خطور نکرده بود که میشود طور دیگری فکر یا زندگی کرد. کارگرها به حرفهای آنها که برایشان عجیب و غریب بود، بدون اینکه باور کنند، با دقت گوش میسپردند. این حرفها در بعضیها خشمی کورکورانه، در برخی دیگر نوعی تشویش و نگرانی و در عدهای هم امیدی مبهم ایجاد میکرد و سبب میشد بیجهت برای دفع این احساسات بیهوده و مزاحم خود، بیش از حد به نوشیدنی پناه بیاورند.
آثار ماکسیم گورکی در آوانامه
کتاب صوتی «مادر» سومین اثری است که از میان کتابهای «ماکسیم گورکی» با همکاری «مؤسسهی انتشارات نگاه» به صورت صوتی منتشر میشود. ترجمهی این اثر را «علیاصغر سروش» انجام داده و اجرای آن برعهدهی «آرمان سلطانزاده» بوده است. پیش از نیز کتاب صوتی «دوران کودکی» با ترجمهی «کریم کشاورز» و صدای «محسن زرآبادیپور» صوتی شده بود. نسخهی صوتی «دانشکدههای من» نیز اخیراً با ترجمهی «علیاصغر هلالیان» خوانش «تایماز رضوانی» منتشر شده است.