محصول مورد نظر شما به سبد خرید افزوده شد.
نمایش صوتی در انتظار گودو
- زمان: 02 ساعت 30 دقیقه
- گوینده: آرمان سلطان زاده, مهبد قناعت پیشه, جمعی از گویندگان
- نویسنده: ساموئل بکت
- مترجم: بهروز حاجی محمدی
- کارگردان: یحیی محسن پور
- تهیه کننده: دامون آذری
- طراحی و ترکیب صدا: یحیی محسن پور
- ناظر ضبط: یحیی محسن پور
- ویرایش صوتی: یحیی محسن پور
- انتخاب موسیقی: یحیی محسن پور
- استودیو ضبط: آوانامه
- ناشر صوتی: آوانامه
- ناشر متنی: انتشارات ققنوس
بخشهایی از کتاب را بشنوید
کتابهای صوتی مشابه
توضیحات ناشر صوتی
بکت و تئاتر معناباختگی
«ساموئل بارکلی بکت» سال 1906 در دوبلین ایرلند متولد شد. او تا سنین جوانی میان فرانسه و ایرلند در رفتوآمد بود. اما از سال 1932 تا پایان عمرش در پاریس بود و بیشتر آثارش را برای نخستین بار به زبان فرانسوی منتشر کرد. آثار درخشان بکت در حوزههای نمایش و داستان بسیار پرتعدادند. اما بخش عمدهی شهرت بکت به نمایش «در انتظار گودو» برمیگردد. نمایشی که اجرای آن در سال 1953، انقلابی در تئاتر محسوب میشود و اصطلاح «تئاتر معناباختگی» یا «Absurd» نخستین بار برای توصیف این نمایش ایجاد شد. پس از بکت، نمایشنامهنویسان مطرحی چون «اوژن یونسکو»، «ژان ژنه» و «هارولد پینتر» هم در این سبک آثار مهمی خلق کردند؛ اما تئاتر معناباختگی تا همیشه بیش از همه، نام بکت را در ذهن تداعی خواهد کرد. ساموئل بکت در سال 1969 به جهت «نوشتههایش در قالب رمان و نمایش که در فقر معنوی انسان امروزی، فرارَوی و عروج او را میجوید»، جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد. او سرانجام سال 1989 در 83 سالگی درگذشت و در پاریس دفن شد.
سرگردانی بشر امروز
«در انتظار گودو» اثری عجیب و یکی از مشهورترین آثار ادبیات نمایشی جهان، دربارهی پوچی زندگی است. ساموئل بکت در نمایشنامهی «در انتظار گودو» سرگردانی بشر امروز را به تصویر کشیده است. او در دو شخصیت اصلی این نمایش به نامهای «استراگون» و «ولادیمیر» انتظار پوچ و بینتیجه برای آمدن شخصی به نام گودو را به گونهای نوشته که هر بار که این دو نفر از آمدن گودو ناامید میشوند سلسله عواملی دست به دست هم میدهد تا امیدی واهی در این دو نفر آنها را به ادامهی این انتظار بکشاند. محل قرار استراگون و ولادیمیر با گودو روی تلی خاک کنار یک درخت است. استراگون فردی سربههوا و بیتوجه است که دچار حواسپرتی است و دائم حوادثی که اتفاق میافتد را از یاد میبرد. ولادیمیر دقیقتر از او و نسبتا محتاطتر است. او استراگون را به صبر کردن برای آمدن گودو تشویق میکند.
فردا چطور؟ شاید فردا!
گودو در نمایشنامهی «در انتظار گودو» احتمالاً هیچوقت نمیآید. اصلاً شاید اگر گودو خودش را نشان دهد دیگر گودو نیست. دستکم دیگر با تعاریف ولادیمیر و استراگون مطابقت ندارد. گودویی که در نمایشنامه تعریف میشود انگار حضوری در همهجا و در همهچیز دارد؛ در نتیجه برای او تبدیل شدن به قالب فیزیکی غیرممکن است. ولادیمیر و استراگون منتظر مردی اسرارآمیز هستند و در این مدت توانایی انجام هیچ کاری را ندارند؛ نه میتوانند کار دیگری کنند و نه میتوانند به چیز دیگری فکر کنند؛ چیزی شبیه به خود زندگی. «در انتظار گودو» به سادگی نمایشنامهای دربارهی هیچ است. دربارهی روبرو شدن با هستیِ پوچ انسان. دربارهی خوشبینی درمانناپذیرش، انتظار و ایمانش به یک وعدهی غایی، یک روز خوب، یک منجی، یک قهرمان برای سپری کردن یک روز از صبح تا شام. ما پیوسته در پی یک هدف و دلخوشی، هرچند بی معنی و پوچ، بر قطار روزها و لحظهها سوار میشویم. ما پیوسته همچون ولادیمیر و استراگون در بیابانی برهوت با تنها یک درخت تکیده، در انتظار ایستادهایم. اربابان و بردههای بسیاری را میبینیم و سری به تأسف تکان میدهیم. اما از بردگی خود غافلیم. از طوق گرانی که زندگی بر گردنمان انداخته و این بازی که از آن پا پس نمیکشیم.
«در انتظار گودو»
نمایش صوتی «در انتظار گودو» اثر ارزشمند دیگر «ساموئل بکت» نتیجهی همکاری نشر صوتی آوانامه و «انتشارات ققنوس» است. ترجمهی اثر بر عهدهی «بهروز حاجی محمدی» بوده و در نسخهی صوتی آن «آرمان سلطانزاده»، «مهبد قناعتپیشه»، «مهدی صفری» و «سلمان ظاهری» به نقشآفرینی پرداختهاند. کارگردانی نمایش، تدوین و فضاسازی آن برعهدهی «یحیی محسنپور» بوده است.