«ثروتمندترین مرد بابِل» نتیجهی مطالعهی نوشتههای تمثیلی بهجامانده از بیش از چهارهزار سال قبل است که جورج کلاسون توصیههای مالی برای امروز را از دل آنها بیرون کشیده است. نویسنده پس نگاهی کلی به تاریخ بابل و معرفی «آرکاد» که ثروتمندترین مرد زمانهی خود بود، هفت راه علاج برای پر کردن کیفهای خالی پیشنهاد میکند. از جمع کردن پول و کنترل هزینهها میگوید، راههای چندبرابر کردن ثروت و محافظت از سرمایه را نشان میدهد، به سودآور کردن یک سرمایهگذاری میپردازد و دربارهی تقویت توانایی و مهارت پول درآوردن و نیز بیمه کردن آینده سخن میگوید. سپس پنج قانون برای ثروتمند شدن و نیز پنج قانون برای ثروتاندوزی برمیشمرد. بار دیگر به تاریخ بابل رجوع میکند و از تمثیلهای وامدهندهی بابل، دیوارهای بابل، تاجر شتر بابل و لوحههای گِلی بابل برای بیان نظریاتش بهره میگیرد. کلاسون بابل را مهد مردمان بااراده و خلاق میداند و آن را شهری مدرن قلمداد میکند؛ چرا که مردمش ثروتمند بوده و معاملات خود را با پول انجام میدادند. او در این اثر نشان میدهد اصولی که هزاران سال قبل بابلیها برای حفظ و مدیریت و نیز استفاده از پول در معاملات خود استفاده میکردند، مشابه اصولی است که امروزه به کار میرود. به همین خاطر، درسهای زیادی هست که میشود با مطالعهی تاریخ بابل در اقتصاد امروز اجرا کرد.
کال نیوپورت، کار عمیق را با تشریح عادات سبک زندگی «کارل گوستاو یونگ» آغاز میکند و کار عمیق را اینگونه تعریف میکند: «فعالیتهای حرفهای انجامشده در حالت تمرکز بدون حواسپرتی که تواناییهای شناختی فرد را به حداکثر میرساند». سپس در هشت فصل به بسط نظریاتش میپردازد. ابتدا از ارزش کار عمیق میگوید. نویسنده در فصل دوم نشان میدهد امروزه چقدر کار عمیق نادر است. سپس از معناداری این مفهوم سخن میگوید و در فصول چهارم تا هفتم، چهار قانون برای کار مطرح میکند و هریک را توضیح میدهد. قانون اول میگوید: «عمیق کار کنید.» قانون دوم از پذیرش خستگی سخن میگوید، در قانون سوم مخاطبانش را به ترک رسانههای اجتماعی ترغیب میکند و بهطبع دلایل خود را نیز شرح میدهد. و اما قانون چهارم، از شنونده میخواهد بخشهای کمعمق زندگی را کنار بگذارند و به زندگی خود غنای بیشتری بدهند. نیوپورت کتابش را با فصلی تحت عنوان «تجربهی کار عمیق کال» به اتمام میرساند. او از برخورد شخصیاش با این مفهوم میگوید و بیان میکند فلسفهی کار عمیق، جدالی اخلاقی نیست. او این فلسفه را با این مدعا ارائه کرده که تمرکز کردن نتایج ارزشمندی را به دنبال خواهد داشت.
مارک منسون در هنر ظریف بیخیالی، توصیههایی برای اینکه فرد بهتری باشیم و روابط بهتری داشته باشیم، ارائه میدهد. اما در «همهچیز به فنا رفته» از جامعه میخواهد تا در آینه نگاهی دقیق به خود بیندازد و از خود سؤالاتی بپرسد. جهان امروز، نسبت به گذشته، سالمتر، ثروتمندتر و آزادتر است؛ با این وجود، نرخ افسردگی و خودکشی بهسرعت در حال افزایش است. چرا اینگونه است؟ منسون در دو بخش کلی میکوشد به این سؤال و چندین سؤال بنیادین دیگر پاسخ گوید. او در بخش اول از «امید» میگوید. با حقیقتی ناخوشآیند آغاز میکند: «واقعاً هیچچیز اهمیت ندارد.» در فصل بعدی حقیقت ناخوشآیند دیگری نیز میگوید: «خویشتنداری یک توهم است. سپس بهسیاق قوانین سهگانهی نیوتن، سه قانون برای احساسات تعریف میکند و در دو فصل پایانی این بخش، بیان میکند که چطور میتوان در این شرایط امید را بازیافت و رؤیا را تحقق بخشید. بخش دوم همنام کتاب «همهچیز به فنا رفته» است و با بررسی دوران کودکی و نوجوانی آغاز میشود. نویسنده در ادامه از درد حرف میزند و آن را ثابتی جهانی قلمداد میکند. سپس از اقتصادی سخن میگوید که بر پایهی احساسات بشر بنا میشود و پایانبخش کتاب نیز نگاهی است به این سؤال که بشریت بهصورت اجتنابناپذیر به کجا میرسد؟
«باشگاه پنج صبحیها» سال 2018 منتشر شد و خیلی زود مخاطبان آن گسترش یافتند و به چندین زبان هم ترجمه شد. این کتاب نتیجهی بیست سال کار موفق با شرکتهای بزرگ و افراد مشهور است که رابین شارما با مخاطبانش به اشتراک گذاشته است. پیام اصلی این کتاب این است که اولین بخش روز، مهمترین بخش است و گذراندن ساعات اولیهی روز، میتواند افراد را به رهبران بزرگ تبدیل کند، چون بیشتر افراد در آن ساعات خواب هستند. شارما نظریات خود را در هفده فصل بیان کرده و به منظور انتقال پیام خود، از داستان یک کارآفرین شکستخورده، یک هنرمند در حال تقلا و یک میلیاردر سخاوتمند استفاده کرده است. این سه نفر همدیگر را در یک کنفرانس توسعهی فردی ملاقات میکنند و فرد میلیاردر دو نفر دیگر را به سفری تکرارنشدنی میبرد. او به آنها درسهای مختلفی در زمینهی رهبری و داشتن یک زندگی معنادار میآموزد. مخاطب نیز میتواند آنها را در هر قدم دنبال کند و هر تجربه را در زندگی خود اِعمال نماید و بهتعبیری، عضو باشگاه پنج صبحیها شود. نویسنده بر این باور است که همهی ما قهرمانانی در اعماق وجود خود داریم و تنها باید قدرت اولیهی موجود در خود را کشف کنیم. در آن صورت است که میتوانیم در زندگی خود جادو بیافرینیم.
کتاب «قانون 5 ثانیه» در پنج بخش کلی نوشته شده است. مل رابینز در بخش اول به تعریف و توضیح قانون 5 ثانیه میپردازد. او که مدعی است فقط پنج ثانیه برای تغییر زندگی لازم است، میکوشد با وضع قانونی ساده، مخاطب را به سمت زندگی بهتر، عشق ورزیدن و کار پرثمرتر راهنمایی کند. این تغییرات، خود تحولات دیگری را نیز به دنبال دارند که افزایش اعتمادبهنفس و شجاعت از جملۀ آنها هستند. نویسنده در بخش دوم به بحث دربارهی قانون شجاعت میپردازد. او شجاعت را در روبهرو شدن با لحظات ترسناک و نامعلوم در زندگی و استقبال از فرصتها و شادیها تعریف میکند و توضیح میدهد قانون 5 ثانیه چگونه روی شجاعت تأثیر میگذارد. بخش سوم نیز به مسئلهی شجاعت اختصاص دارد و این بار تأثیر شجاعت در تغییر رفتارها را نشان میدهد. چهارمین بخش تأثیر شجاعتِ بهدستآمده از قانون 5 ثانیه را بر تغییر ذهنیت افراد مورد بررسی قرار میدهد و در این خلال، نویسنده راهکارهایی برای غلبه بر ترس، توقف نگرانیها و کنترل اضطراب نیز ارائه میشود. رابینز در آخرین بخش کتاب شرح میدهد که شجاعت نهتنها رفتارها و ذهنیات که همهچیز را تغییر خواهد داد. این بخش با تمرکز روی اعتمادبهنفس و نحوهی ایجاد آن با استفاده از شجاعت، در تلاش است تا ارتباط میان اعتمادبهنفس و شخصیت را به شنونده نشان دهد و نقش شجاعت روزمره در کشف اشتیاقها را نیز برجسته نماید.
«ریچارد اچ. تِیلِر» نویسنده و اقتصاددان آمریکایی است که سال 1945 در نیوجرسی متولد شده. او زمانی ریاست انجمن اقتصادی آمریکا را برعهده داشته، و دریافت جایزهی نوبل اقتصاد در سال 2017 را هم در کارنامه دارد. جایزهی نوبل به خاطر سهم قابل توجه او در نظریهپردازی اقتصاد رفتاری به او اهدا شد. فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد معتقد بود ریچارد تیلر پلی میان اقتصاد و تحلیلهای روانشناختی در تصمیمگیری فردی ایجاد کرده است. همچنین یافتههای تجربی و بینشهای نظری او نقش غیرقابلانکاری در ایجاد و گسترش سریع حوزهی اقتصاد رفتاری داشته است. «سُقُلمه» معروفترین اثر اوست و «بدرفتاری»، کتاب دوجلدی «پیشرفت در امور مالی رفتاری» و «روانشناسیِ انتخاب و مفروضات اقتصاد» از دیگر آثار مهم تیلر هستند. در تحریر سقلمه، «کاس آر. سانستین» تیلر را یاری کرده است. او پژوهشگر حقوقی آمریکایی است که سال 1954 در ماساچوست متولد شده و به خاطر تحقیقاتش در حوزههای قانون اساسی، حقوق اداری، حقوق محیط زیست و اقتصاد رفتاری مشهور است. در جهان سیاست نیز سانستین شهرتی دارد. او در دورهی نخست ریاست جمهوری باراک اوباما، مدیر دفتر اطلاعات و امور نظارتی کاخ سفید بوده است. در کنار سقلمه، کتاب «جهان بر اساس جنگ ستارگان» او که سال 2016 منتشر شد هم از پرفروشترینهای نیویورک تایمز است.
«جو پولیتزی» نویسندهای آمریکایی است که او را میتوان یکی از بزرگترین نویسندگان حوزهی بازاریابی و تولید محتوا دانست. او تا کنون سه شرکت تأسیس کرده که مهمترین آنها «مؤسسهی بازاریابی محتوا» معروف به «CMI» است. پولیتزی رویدادهای بسیاری را هم راهاندازی کرده که «جهان بازاریابی محتوا» برجستهترین آنها است. این نویسنده و فعال بازاریابی، در سال 2014، جایزهی «یک عمر دستاورد جان کالدول برای بازاریابی محتوا» را از مؤسسهی «شورای محتوا» دریافت کرد. «قدرت محتوا» معروفترین اثر اوست اما چندین کتاب پرمخاطب دیگر هم به قلم جو پولیتزی منتشر شده است. از این بین میتوان به «کارخانهی محتوا» که راهنمایی است برای کارآفرینان در جهت جذب مخاطبان گسترده و ایجاد مشاغل موفق با استفاده از محتوا، رمان جنایی معمایی «اراده برای مردن»، «کشتن بازاریابی» که نشان میدهد کسبوکارهای نوآور، چگونه هزینه را به سود بدل میکنند و «با محتوا مشتریان را جذب کنید» که نویسنده راههای تبدیل مشتریان بالقوه به خریدار را معرفی میکند، اشاره کرد. او در زمان کرونا هم کتابی با عنوان «بازاریابی کرونا» را روانهی بازار کرد که در آن به کارهایی که بازاریابان حرفهای برای نجات از بحران باید انجام دهند، پرداخته است.
امروزه بهآسانی نمیتوان کسی را یافت که لوگوی «نایکی» را نشناسد یا نام آن به گوشش نخورده باشد. اما بدیهی است که این آشنایی و بزرگی یک روزه یا ناگهانی رخ نداده. اتفاقات بسیاری دستبهدست هم دادهاند که این برند، به جایی که امروزه در آن ایستاده، برسد و چه کسی بهتر از بنیانگذار این شرکت برای تعریف آنچه بر او و برند بزرگش گذشته است؟ «کفشباز» بیش از آنکه زندگینامهی بنیانگذار نایکی باشد، مجموعهی خاطرات شرکت نایکی از قول مؤسس آن است. فیل نایت این کتاب را به دو بخش تقسیم کرده است. بخش اول داستان، شرکت نایکی را طی سالهای 1962 تا 1975 دنبال میکند. این بخش، جزئیات آزمون و خطا و معضلات یک شرکت کوچک را شامل میشود که بهسرعت رشد میکند. هرچند در ادامهی مسیر، موفقیت به مسئولیتی سنگین تبدیل میشود و در نتیجهی رشد سریع و محبوبیتی که نایکی در سال 1975 به دست آورده، مسائل تازهای برای نایت و همکارانش مطرح میشود. اینجاست که بخش دوم کتاب آغاز میشود و به تثبیت نایکی در میان برترین شرکتهای تولیدکنندهی پوشاک ورزشی، نگاهی میاندازد و با عرضهی عمومی شرکت نایکی در بازار بورس، به اوج خود میرسد.
هنر ظریف بیخیالی، نگاهی جالب و آموزنده به فلسفهای از زندگی است که شاید از نظر افراد بسیار نادیده گرفته شده باشد. مارک منسون به مخاطبش پیشنهاد میکند که بهجای طرفداری از تکنیکهای تصویرسازی، مثبتاندیشی یا جستوجوی خوشبختی، رنج و دشواریای را بپذیرد که همه در زندگی تجربه میکنند. نویسندهی این کتاب طی نه فصل نظریهاش را با مخاطب در میان میگذارد. ابتدا از اهمیت جدی نگرفتن سخن میگوید، سپس مدعی میشود که مشکلات حتی میتوانند خوشبختی بیافرینند، بر خلاف بسیاری نویسندههای این حوزه، منسون فصلی را به جملهی «شما خاص نیستید» اختصاص داده است، در فصل چهارم از ارزشها نمیگوید و سپس توضیح میدهد ما چگونه همواره در حال انتخاب هستیم و اشتباه نیز امری بدیهی است و نمیشود آن را از زندگی حذف کرد. نویسنده در فصل هفتم، شکست را مسیری برای پیشرفت تلقی میکند و پس از آن دربارهی اهمیت «نه» گفتن با شنونده به بحث مینشیند. این کتاب همچون زندگی با مرگ به پایان میرسد و نویسنده فصل آخر را با عنوان «مرگ اجتنابناپذیر است» نوشته است. در مجموع، هنر ظریف بیخیالی میتواند گزینهای ایدهآل باشد برای کسانی که دوست دارند تلنگرهای کمی جدی دریافت کنند تا بتوانند به زندگیشان تکانی دهند، خود را به چالش بکشند و دربارهی زندگی بدون اهمالکاری و نیز بدون فکر و خیال، مطالبی بیاموزند.
کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» مسیری سالم و کاملاً با اتکا به خود را برای رسیدن به ثروت پیش روی مخاطب قرار میدهد. مسیری که شاید وضعیت اقتصادی ما احتیاج به آن را بیش از هر همیشه کرده است. شاید بهترین جمله برای توصیف ارزش این کتاب این باشد که به راحتی میتوان به جای ثروتمند شدن، هر کدام از اهداف شخصی خود را جایگزین کرد. به عبارتی، تنها زمانی میتوان نام کتاب را برازندهی محتوای آن دانست که بتوان مفهوم ثروت را به تمامی سرمایههای مادی و معنوی آن بسط داد که این کتاب به هدف خود در این زمینه دست یافته است. کتابی که برخلاف بسیاری از همتایانش، سعی کرده مسیر رسیدن به اهداف را منطبق بر حقیقت انسان دنبال کند. ناپلئون هیل محتوای مورد نظرش را در قالب شانزده درس ارائه میکند و در خلال این دروس از مفاهیمی چون آرزو، حکمرانی بر سرنوشت، قدرت پافشاری، داشتن هدفی مشخص، آگاهی از پول، قدرتهای تخیل، تصمیمگیری و باور، قدرتهای دانش تخصصی، تلقین و برنامهریزی، قدرتهای ذهن برتر، ذهن ناخودآگاه و مغز، حس ششم و نیز ترس و راههای پیروزی مقابل آن. در این مینیبوک تمام دروس نویسنده به شکلی مختصر اما مفید آمدهاند و میتوانند راهگشای مخاطب باشند. اما شنونده برای توجه و دقت بیشتر روی مطالب کتاب، میتواند به نسخهی کامل آن هم رجوع کند.