کتاب «گنج خیالی و داستانهای دیگر» زندگی طبقهی متوسط جامعهی آمریکا را در دو دههی سی و چهل به تصویر میکشد. خانوادههای به ظاهر خوشبخت این قشر در دام روزمرگی و حوادث کوچک زندگی میافتند و شأن اجتماعی و خانوادگی خود را به خطر میاندازند. این کتاب شامل مجموعهای از داستانهای کوتاه با موضوع پرداختن به شرایط سخت و گاه سرشار از ناامیدی مردم آمریکا مخصوصاً حاشیهنشینان آن، در نیمهی دوم قرن نوزدهم است.
«خانه پیش از تاریکی» چهارمین رمان رایلی ساجر است که سال 2020 منتشر شده. نویسنده در این اثر به رمان ترسناک «وحشت در آمیتیویل» اثر «جِی آنسون» اشارههایی میکند؛ رمانی که چندین اقتباس سینمایی بر اساسش ساخته شده و یکی از منابع الهام ساجر در خانه پیش از تاریکی هم بوده. ساجر روایت داستانش را بهطور متناوب در دو خط داستانی پیش میبرد. یکی روایت اولشخص زنی به اسم «مگی هولت» است و دیگری کتابی است که سالها پیش پدر مگی نوشته بوده است.
یللم الشات، رمان کوتاه «پنیر هلندی» را در سال 1933 نوشت. این کتاب، مشهورترین و برجستهترین اثر او محسوب میشود و در میان آثاری که به زبان فلامان (هلندی-بلژیکی) نوشته شده، رکورددار بیشترین ترجمه به زبانهای دیگر است. پنیر هلندی از زبان کارمندی تقریباً پنجاهساله به نام «فرانس لارمانس» روایت میشود که شغل اداریاش را در سودای تجارتی پرسود رها میکند. آنچه لارمانس را به چنین ریسکی وامیدارد، پیشنهاد عمدهفروشی پنیری از هلند است که قصد دارد نمایندگی فروش پنیرش در تمام بلژیک و لوکزامبورگ را به لارمانس بدهد.
هدر گودنکاف در کتاب «مهمان شبانه» اسرار خانهای را برایتان برملا میکند که شاهد قتل دو نفر و نیز ناپدید شدن یک دختربچه بوده است. رمانی مهیج و تراژدی که مخاطب را تا آخرین صفحهی کتاب در خود غرق میکند و با پایانی غیرمنتظره، او را غافلگیر خواهد کرد. آوانامه با همکاری «نشر آموت» کتاب «مهمان شبانه» اثر «هدر گودنکاف» را با ترجمهی «مریم رفیعی» در قالب کتاب صوتی تولید و منتشر کرده است. روایت کتاب برعهدهی «مریم پاکذات» بوده است.
رمان «تمام چیزهایی که میبخشیم» سومین کتاب از مجموعهی «تمام چیزها» و ادامهی رمان «تمام چیزهایی که باقی گذاشتیم» است. این اثر نخستین بار در سال 2018 انتشار یافت و دوستداران ادبیات جهان را سیراب کرد. اگرچه «ایان» عکاسی موفق است و همسر و دختری دوست داشتنی دارد، اما انگار نمیتواند خود را از فکر به سالهای جوانی و یک اشتباه بزرگ خلاص کند؛ اشتباهی که باعث شد مادرش از آنها فاصله بگیرد و خانوادهاش نابود شود. پس از مدتی، یک سفر عکاسی مهم برای «نشنال جئوگرافیک» پیش میآید و «ایان» مجبور میشود دست به انتخاب بزند: گذشتهاش را نادیده بگیرد یا اینکه از طریق به خطر انداختن آیندهاش، برای جبران اشتباهات گذشته تلاش کند. این رمان، تمامی گرههای داستانی در دو کتاب قبلی را حل و فصل میکند و همچنین، تصویری جذاب از زندگی «ایان» را به نمایش میگذارد.
یآ جاسی در نخستین رمانش به نام «به خانه بیا» از زندگی و سرنوشت متفاوت دو خواهر آفریقایی میگوید. جاسی در «به خانه بیا» مخاطب را از آفریقا تا آمریکا با خود همراه میکند و ضمن روایت داستان اصلی، تصویر کامل، باورپذیر و صادقانهای از فضا، شخصیتها و ارتباط میان آنها ارائه میدهد. هر فصل از رمان از زاویهی دید یکی از نوادگان افیا یا اسی روایت میشود،
«کسی که میشناسیم» بهترین عنوانی است که میشود برای این رمان انتخاب کرد. شاری لاپنا اینبار با هیجانی در یک محله روبرویتان میکند، همسایههایی که میشناسیم و هر کدام رازی دارند. «کسی که میشناسیم» داستانی بینهایت جذاب از یک حادثهی جنایی در محلهای کوچک است که ذهن شما را بارها و بارها با این پرسش که قاتل حقیقی کیست و چه چیزی را از دیگران مخفی نگاه میدارد، درگیر خود میکند. هیچکس مثل شاری لاپنا نمیتواند ترس و پارانویا را به تصویر بکشد. کتاب جدید او شما را به جویدن ناخنهایتان وا خواهد داشت.
کتاب «کشتن عمه خانم» نخستینبار در سال 1981 انتشار یافت. در این اثرِ بورسا، طنزی تلخ و گزنده نهفته است که فریاد نسلی از نویسندگان لهستانی را در دل خود دارد. این راسکولنیکوفِ لهستانی تصویری متفاوت از جنایات و مکافات را پیش روی خوانندگان میگذارد. قتلی که پهلو میزند به قتل پیرزن رباخوار در «جنایت و مکافات» داستایوسکی و مردک الجزایری در «بیگانه»ی کامو.
«ادیپ در جاده» داستانی است با بارقههای عمیق روانشناختی که به روایت زندگی مسافری در جاده میپردازد. هانری بوشو در رمان «ادیپ در جاده» از سرگردانیهای قهرمان داستان، روایتی منحصربهفرد ارائه میدهد. قهرمان داستان ندانسته پدر خود را میکشد و در ناآگاهی محض با مادر خود وصلت میکند؛ پس از برملا شدن حقیقت، چشمان خود را کور میکند و قدم در جادهای میگذارد که از پایانش هیچ نمیداند. این رمان اثری مدرن، چندوجهی و غنی از نویسندهی بلژیکی است که یکی از بزرگترین اسطورههای دنیای کهن را به شکل خیرهکننده و جذاب با گذشتهی خود روبهرو میکند تا در پایان مسیری متفاوت و پر از فراز و نشیبهای روحی و جسمانی، به شناخت هستیاش دست یابد.
رمان «دختر خوب» رمانی است چندصدا که در زمانهای گوناگون و از منظرهای متفاوت داستان را پیش میبرند. «اِوا»، «گِیب»، «کالین» و «میا» هرکدام روایت فصلهایی از کتاب را بر عهده دارند. ماری کوبیکا در این اثر فضایی تعلیقآمیز و معمایی خلق کرده و مخاطب را کنار خوانوادهای قرار میدهد که به نظر خیلی خوشبخت میآیند. اما منظرهها از دور زیباترند و از نزدیک، خیلی چیزها آنطور که بهنظر میآمده نیست.